گاهی صدایی نه از بیرون، که از درون شنیده میشود، صدایی که دیوارها را نمیشکند، اما درهای پنهان دل را میگشاید. گفتوگوهایی که شبیه زندگیاند: ساده، دردناک، و بیدارکننده. هر واژه نوریست، و هر سکوت، راهیست به سوی ایقان. گذرگاه ایقان بر پایهی روایتی حقیقی الهامگرفته از کتاب «سفر از ایمان تا ایقان» نوشتهی دکتر سوسن حسنیست؛ قصهای مستند و در عین حال شاعرانه از دل شک و ترس، بهسوی روشنایی یقین که به آرامشی ختم میشود برخاسته از فهم، آگاهی و انتخاب.
این داستان برگرفته از روایتی واقعی است؛ از کتاب «سفر از ایمان به ایقان» نوشته دکتر سوسن حُسنی از کشور مصر.
All content for Gozargahe Ighan | پادکست گذرگاه ایقان is the property of PersianBMS and is served directly from their servers
with no modification, redirects, or rehosting. The podcast is not affiliated with or endorsed by Podjoint in any way.
گاهی صدایی نه از بیرون، که از درون شنیده میشود، صدایی که دیوارها را نمیشکند، اما درهای پنهان دل را میگشاید. گفتوگوهایی که شبیه زندگیاند: ساده، دردناک، و بیدارکننده. هر واژه نوریست، و هر سکوت، راهیست به سوی ایقان. گذرگاه ایقان بر پایهی روایتی حقیقی الهامگرفته از کتاب «سفر از ایمان تا ایقان» نوشتهی دکتر سوسن حسنیست؛ قصهای مستند و در عین حال شاعرانه از دل شک و ترس، بهسوی روشنایی یقین که به آرامشی ختم میشود برخاسته از فهم، آگاهی و انتخاب.
این داستان برگرفته از روایتی واقعی است؛ از کتاب «سفر از ایمان به ایقان» نوشته دکتر سوسن حُسنی از کشور مصر.
برای دختری مسلمان، ورود به کلیسا ترسناک بود؛ اما آنجا تنها دعا و مهربانی دید. سالها بعد، همان دختر مسلمان به خاطر ایمان به دیانت بهایی، در زندان زنجیر شد. آیا دل سپردن به نوری حقیقی، باید جرم شمرده شود؟ شمعی که از سرِ شفقت روشن شود، اگر در شبِ بیباوران بتابد، اتهامش، ایمان است. نه برای آنکه سوزاند، بلکه برای آنکه روشنی آورد، و روشنی، گاهی چشمها را آزار میدهد.
مسلمانانی که با پرسش، نوری در دیانت بهائی یافتهاند، نه برای انکار که برای فهم، متهم میشوند؛ اما چرا باید فهم، اتهام باشد؟ وقتی باور، تنها از وراثت آمده باشد، حصار میسازد؛ نه از سنگ، که از تصور. و از میان حصارها، گاهی صدایی میرسد که نه میکوبد، نه میشکند فقط میپرسد: آیا راهی هست، اگر دل بخواهد، که از مرز رسمها عبور کند بیآنکه چیزی را انکار کند؟
آغاز از درون، آنجاست که واژهای ساده، طنین پرسشی عمیق مییابد. نه برای نفی، نه برای اثبات؛ بلکه برای لمسِ آن لحظه که اندیشه، آرام از خواب موروثی برمیخیزد و بهجای پاسخ، راه را صدا میزند.
گاهی صدایی نه از بیرون، که از درون شنیده میشود، صدایی که دیوارها را نمیشکند، اما درهای پنهان دل را میگشاید. گفتوگوهایی که شبیه زندگیاند: ساده، دردناک، و بیدارکننده. هر واژه نوریست، و هر سکوت، راهیست به سوی ایقان. گذرگاه ایقان بر پایهی روایتی حقیقی الهامگرفته از کتاب «سفر از ایمان تا ایقان» نوشتهی دکتر سوسن حسنیست؛ قصهای مستند و در عین حال شاعرانه از دل شک و ترس، بهسوی روشنایی یقین که به آرامشی ختم میشود برخاسته از فهم، آگاهی و انتخاب.
این داستان برگرفته از روایتی واقعی است؛ از کتاب «سفر از ایمان به ایقان» نوشته دکتر سوسن حُسنی از کشور مصر.